مرکز کنترل درونی و بیرونی چیست؟

0

وقتی با چالشی در زندگی دست‌وپنجه نرم می‌کنید، ‌آیا حس می‌کنید می‌توانید روی نتیجه تأثیر بگذارید یا اینکه فکر می‌کنید در حال تقلای بیهوده هستید و همه‌چیز به نیروهایی خارج از اراده و کنترل شما بستگی دارد؟ در ادامه با طبیب فارسی همراه شوید .

دانش آموزی که نمره مناسبی در امتحان به دست نیاورده، چه چیزی را به عنوان علت پایین بودن نمره مطرح می‌کند؟

آیا می‌گوید به اندازه‌ی کافی درس نخوانده بود یا این‌که از دشواری امتحان گله می‌کند؟

کارمندی که صبح به موقع به محل کار نمی‌رسد چه می‌گوید؟

از ترافیک سنگین صحبت می‌کند یا توضیح می‌دهد که نتوانسته به موقع از خواب بیدار شود؟

شرکت ایرانی که نتوانسته محصولش را به خوبی در بازار بفروشد چه می‌گوید؟ آیا درباره‌ی کیفیت نامطلوب محصول و استراتژی نامناسب تولید و عرضه و قیمت‌گذاری صحبت می‌کند؟ یا گله دارد که مردم کالای ایرانی نمی‌خرند؟

مرکز کنترل چیست؟

اصطلاح مرکز کنترل (به انگلیسی: Locus of Control یا LOC) برای نخستین بار در سال ۱۹۵۴ میلادی توسط آقای جولین راتر (Julian Rotter) مطرح شد.

او این بحث را نخستین بار هنگام مطالعه‌ی تقویت رفتار مثبت و تقویت رفتار منفی مطرح کرد.

از حرف‌های راتر به سرعت رد نشوید.

اجازه دهید یک بار دیگر آن‌ها را مرور کنیم:

ما پیوسته گزینه‌های مختلفی را انتخاب می‌کنیم و کارهای متفاوتی را انجام می‌دهیم.

پس از این انتخاب‌ها و کارها، نتیجه‌هایی هم حاصل می‌شود.

اما می‌دانیم که در این میان، محیط و شرایط محیطی هم وجود داشته است.

سوال این‌جاست که: در بررسی رابطه‌ی بین اقدام‌های خود و نتیجه‌های به دست آمده چه سهمی را به خودمان و چه سهمی را به محیط نسبت می‌دهیم؟

مرکز کنترل بیرونی (External Locus of Control) و مرکز کنترل درونی (Internal Locus of Control) دو انتهای یک طیف هستند و هر یک از ما جایی در فاصله‌ی بین این دو قرار داریم.

هر چه سهم شرایط محیطی را بیشتر و سهم تصمیم‌ها و انتخاب‌های خودمان را کمتر ببینیم، مرکز کنترل ما بیشتر به سمت بیرون تمایل دارد.

به شکل مشابه، هر چه سهم تصمیم‌ها و انتخاب‌های خودمان را در نتایج و دستاوردها بیشتر و بزرگ‌تر ببینیم، می‌توانیم بگوییم مرکز کنترل ما بیشتر به سمت درون تمایل دارد.

کسانی که مرکز کنترل درونی دارند بر این باورند که «وضعیت فعلی ‌آن‌ها، تابع عوامل قابل‌کنترل مانند تلاش، نگرش و آماده بودن است». در مقابل افرادی با مرکز کنترل بیرونی چنین فکر می‌کنند که: «وضعیت فعلی ‌آن‌ها، تابع عواملی است که عموماً خارج از کنترل‌شان بوده است.».

مرکز کنترل شما تأثیر زیادی روی زندگی‌تان دارد؛ از مواجهه با شرایط سخت و استرس‌زا گرفته تا ایجاد انگیزه برای به‌دست‌گرفتن کنترل زندگی‌تان.

در بیشتر موارد، مرکز کنترل درونی مفیدتر است، چراکه این باور را به شما می‌دهد که اقدامات شما مؤثر است.

اگر نگرش شما بیشتر مبتنی بر مرکز کنترل بیرونی است، سعی کنید نگاه خود به رویدادها را تغییر دهید. به‌جای آنکه خود را یک فرد منفعل بدانید که تلاشش بیهوده است، به این فکر کنید که با چه اقداماتی می‌توانید شرایط را تغییر دهید و روی نتیجه تأثیر بگذارید.

مرتبط : فسخ قرارداد اجاره

ممکن است شما دوست داشته باشید
ارسال یک پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.